جاده ها...
نوشته شده توسط : rezasd



بارون عشق نشسته باز رو لب جاده مثل من
منتظرم پر بکشی از آسمون تا دل من
زندگی ساده می گذره ، از من و تو به سختی
یه قدم بهت رسیدم ، وقتی تو همیشه رفتی

جاده از جایی شروع شد که تو رو دیگه ندیدم
وقتی از خش خش برگ ها ، غم پاییز رو شنیدم
تن فرداهامو بوسید لب سرد بی تو بودن
رفت و گفت که دیره فردا ، واسه تو به من رسوندن

هنوزم می گذره دیروز ، هر روز از روزهای دلگیر
یاد اون نگاه نم دار ، بین بوسه های تقدیر
دور شدی از دور چشمام ، زیر نم نمای این درد
بی تفاوت پر کشیدی ، وقتی عشق چشاشو وا کرد

جاده ها بارونی هستن ، راه یک نفر رو بستند
پاهام از بس که نرفتن ، همیشه خسته ی خسته اند
زندگی ساده می گذره ، از من و تو به سختی
یه قدم بهت رسیدم ، وقتی تو همیشه رفتی




:: بازدید از این مطلب : 934
|
امتیاز مطلب : 138
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : جمعه 13 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: