بارون عشق نشسته باز رو لب جاده مثل من
منتظرم پر بکشی از آسمون تا دل من
زندگی ساده می گذره ، از من و تو به سختی
یه قدم بهت رسیدم ، وقتی تو همیشه رفتی
جاده از جایی شروع شد که تو رو دیگه ندیدم
وقتی از خش خش برگ ها ، غم پاییز رو شنیدم
تن فرداهامو بوسید لب سرد بی تو بودن
رفت و گفت که دیره فردا ، واسه تو به من رسوندن
هنوزم می گذره دیروز ، هر روز از روزهای دلگیر
یاد اون نگاه نم دار ، بین بوسه های تقدیر
دور شدی از دور چشمام ، زیر نم نمای این درد
بی تفاوت پر کشیدی ، وقتی عشق چشاشو وا کرد
جاده ها بارونی هستن ، راه یک نفر رو بستند
پاهام از بس که نرفتن ، همیشه خسته ی خسته اند
زندگی ساده می گذره ، از من و تو به سختی
یه قدم بهت رسیدم ، وقتی تو همیشه رفتی
:: بازدید از این مطلب : 1000
|
امتیاز مطلب : 312
|
تعداد امتیازدهندگان : 75
|
مجموع امتیاز : 75